مطالب علمی (آموزشی-پژوهشی و...) فرزاد تات شه دوست

مطالب علمی (آموزشی-پژوهشی و...) فرزادتات شهدوست

مطالب علمی (آموزشی-پژوهشی و...) فرزاد تات شه دوست

مطالب علمی (آموزشی-پژوهشی و...) فرزادتات شهدوست

چالش های استفاده از ادله بیومتریک در تشخیص هویت

اهداف: با توجه به اهمیت احراز هویت مجرمان در کشف جرم, بکارگیری صحیح ادله بیومتریک در این امر, جایگاه ویژه ای دارد. هدف از این پژوهش بررسی چالش های استفاده از ادله بیومتریک در تشخیص هویت بود. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر از نظر نوع و روش توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف و ماهیت, کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها, اسنادی-پیمایشی است که در سال 1399 انجام شد. کارآگاهان و افسران پلیس آگاهی استان گیلان با سابقه خدمتی حداقل 5 سال کار اجرایی, نمونه مورد مطالعه در این تحقیق بودند. از پرسش نامه محقق ساخته به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. روایی پرسش نامه توسط صاحب نظران تایید شد و پایایی پرسش نامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ, 0/951 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون, آزمون تی و تحلیل واریانس یک طرفه با نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش 84 نفر از کاراگاهان و افسران پلیس آگاهی استان گیلان (14 زن و 70 مرد) شرکت کرده بودند که تحصیلات 23 نفر از ایشان دیپلم, 19 نفر فوق دیپلم, 38 نفر لیسانس و 4 نفر فوق لیسانس بود. میزان تاثیر و مقدار تی متغیر تامین منابع مالی سازمانی به ترتیب برابر با 0/817 و 12/78, تامین نیروی انسانی متخصص به ترتیب برابر با 0/658 و 9/24 و همچنین آموزش نیروی انسانی به ترتیب برابر با 0/508 و 6/27 در بکارگیری ادله بیومتریک در تشخیص هویت به دست آمد. ضریب همبستگی اسپیرمن به منظور بررسی رابطه بکارگیری ادله بیومتریک با آموزش منابع انسانی برابر 0/482, با تخصیص منابع مالی برابر با 0/353 و با کمبود منابع انسانی برابر با 0/519 به دست آمد (0/001>p). نتایج تحقیق نشان داد که متغیر آموزش منابع انسانی با میانگین رتبه ای 1/35, تخصیص منابع انسانی با میانگین رتبه ای 2/46 و کمبود منابع انسانی با میانگین رتبه ای 2/19, در بکارگیری ادله بیومتریک موثر بودند. نتیجه گیری: بررسی ها بیانگر موثر بودن هر سه متغیر مستقل چالش های تامین منابع مالی سازمانی, تامین نیروی انسانی متخصص و آموزش نیروی انسانی بر متغیر بکارگیری ادله بیومتریک است. 

وَکیل‌ (به فتح واو) از واژگان قرآن کریم به معنای کار ساز و مدبر آن و از اسماء حسنی است.



وَکیل‌  به معنای کار ساز و مدبر آن و از اسماء حسنی است. خدا وکیل است یعنی کار ساز است و کار بندگان را تدبیر می‌کند. طبرسی فرموده: وکیل در صفات خدا به معنای متولّی به تدبیر خلق است.  وکیل در صفات خدا اگر به معنای مفعول باشد مراد آن است که کارها چون از جانب خداست قهرا به خدا موکول‌اند نه اینکه کسی به خدا موکول کرده باشد مثل وکلای عادی که کار را به آنها موکول می‌کنند و توکّل بنده به خدا یک استمداد است از خدا و خلاصه خدا محکوم نیست بلکه حاکم است. البته بعضی آن را در صفات خدا به معنای فاعلی گرفته و حافظ معنی کرده‌اند یعنی: خدا بر هر شی‌ء حافظ است.
از سوی هر کاری که به وجود می‌آید و هر بهره‌ای که از چیزی عاید می‌شود مشروط به شرائط بی‌شمار و خارج از حصر است، حتی بدون اغراق یک لقمه نان بستگی به تمام اجزاء این عالم دارد، تنظیم این همه شرائط و مقدّمات از عهده ما بشر خارج است و اگر خداوند آن شرائط و اسباب را فراهم نیاورد هیچ نفعی عاید ما نخواهد شد و هیچ مقدّمه‌ای به نتیجه نخواهد رسید. پس خدا واقعا بر هر چیز وکیل است و همه کس و همه چیز را کار ساز خداست و مدبّر. توکّل بدان معنی نیست که از کار و تلاش باز مانیم بلکه باید پیوسته تلاش کنیم و در عین حال از خداوند بخواهیم که در کار ما کار سازی کند و شرائط و اسباب را موافق مرام ما فراهم آورد.


(وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ‌ الْوَکِیلُ‌) (و گفتند: «خدا ما را کافى است؛ و او بهترین حامى ماست».)
(خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌) (آفریدگار همه چیز است؛ او را بپرستید و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است.)
(اِنَّما اَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌)  (خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است (؛ و به حساب آنان مى‌رسد)!)
(وَ کَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَیْکُمْ‌ بِوَکِیلٍ‌) «قوم تو قرآن را با آنکه حق است تکذیب کردند، بگو من مدبّر امر شما نیستم که نگذارم تکذیب کنید فقط می‌توانم ابلاغ کنم.»
مثل‌ (لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ) (تو سلطه‌گر بر آنان نیستى که (بر ایمان) مجبورشان کنى.‌)
و مثل‌ (اِنَّما اَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌)  (خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است (؛ و به حساب آنان مى‌رسد)!)
(اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما اَنْتَ عَلَیْهِمْ‌ بِوَکِیلٍ‌) (خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مى‌دارد؛ و تو مأمور نیستى که آنان را مجبور به قبول حقّ کنى!)از این آیه روشن می‌شود که حفیظ از مصادیق وکیل است.
(اَیَّمَا الْاَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ وَ اللَّهُ عَلی‌ ما نَقُولُ‌ وَکِیلٌ‌) «هر کدام از دو مدّت را تمام کردم بر من اجحاف و تعدّی نخواهی کرد و خدا بر آنچه می‌گوئیم و شرط می‌کنیم گواه است و متخلّف را کیفر می‌دهد.»
وکیل در آیه در جای شاهد است ولی چون شاهد فقط شهادت می‌دهد اما وکیل دارای تصرف و تدبیر و تام الاختیار است لذا در جای شاهد آمده است نظیر این آیه است آیه: (فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَلی‌ ما نَقُولُ‌ وَکِیلٌ‌) (و هنگامى که آنها پیمان استوار خود را در اختیار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مى‌گوییم، ناظر و نگهبان است!»)
(ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلً)ا (سپس کسى را نمى‌یابى که در برابر ما، از تو دفاع کند.)
وکیل در اینگونه آیات در جای نصیر و انتقام کش است چنانکه در این آیه آمده: (ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً) (سپس در برابر ما، یاورى براى خود نمى‌یافتى!)


۱.↑ قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۴۰.    
۲.↑ راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۲.    
۳.↑ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۹۳.    
۴.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۵۰.    
۵.↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۶.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷۲.    
۷.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴.    
۸.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۰۰.    
۹.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۵۰.    
۱۰.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۵۰.    
۱۱.↑ انعام/سوره۶، آیه۱۰۲.    
۱۲.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۱.    
۱۳.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۹۱.    
۱۴.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۰۳.    
۱۵.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۲۶.    
۱۶.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۱۲.    
۱۷.↑ هود/سوره۱۱، آیه۱۲.    
۱۸.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۱۹.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۶۰.    
۲۰.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۴۰.    
۲۱.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۹.    
۲۲.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰.    
۲۳.↑ انعام/سوره۶، آیه۶۶.    
۲۴.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۳۹.    
۲۵.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۹۸.    
۲۶.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۹.    
۲۷.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۳۴.    
۲۸.↑ غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    
۲۹.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۲.    
۳۰.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۷۵.    
۳۱.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۶۰.    
۳۲.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۳۹.    
۳۳.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۴۷.    
۳۴.↑ هود/سوره۱۱، آیه۱۲.    
۳۵.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۳۶.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۶۰.    
۳۷.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۴۰.    
۳۸.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۹.    
۳۹.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰.    
۴۰.↑ شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۴۱.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۳.    
۴۲.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۲.    
۴۳.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۲.    
۴۴.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸.    
۴۵.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۹۷.    
۴۶.↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۸.    
۴۷.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۷.    
۴۸.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۷.    
۴۹.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۳۲.    
۵۰.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۸۷.    
۵۱.↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۶۶.    
۵۲.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۳.    
۵۳.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۱۶.    
۵۴.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۹۶.    
۵۵.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۲۷.    
۵۶.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۵۷.    
۵۷.↑ اسرا/سوره۱۷، آیه۸۶.    
۵۸.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۵۹.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۰۱.    
۶۰.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۷۸.    
۶۱.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۸۹.    
۶۲.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۰۳.    
۶۳.↑ اسرا/سوره۱۷، آیه۷۵.    
۶۴.↑ مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۹.    
۶۵.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۳.    
۶۶.↑ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۳۸.    
۶۷.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۷۸.    
۶۸.↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۸۶.    



• قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وکیل»، ج۷، ص۲۴۰.    

رای وحدت رویه شماره 745 مورخ 1394/8/26 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

نظر به اینکه ماده 9 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مقرر می‌دارد: «آراء صادره از حیث قابلیت اعتراض و تجدیدنظر و فرجام، تابع قوانین مُجری در زمان صدور آنان می‌باشد.» و با عنایت به اینکه بر حسب مستفاد از ماده 32 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر... مصوّب 1376/8/17، آراء محکومیت مرتکبین جرایم مواد مخدر به استثنای احکام اعدام که تا تاریخ 1394/3/31 صادر گردیده، قطعی و لازم‌الاجرا است و در قانون آیین دادرسی کیفری مصوّب سال 1392 مقررات خاصی برای تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی نسبت به این آرا وضع نگردیده است، بنابراین مقررات این قانون راجع به اعتراض به آراء با لحاظ حکم مقرر در ماده 4 قانون مدنی که مقرر می‌دارد «اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد، مگر اینکه در خود قانون مقررات خاصی نسبت به این موضوع اتخاذ شده باشد.» منصرف از آراء مورد اشاره است، بر این اساس، آراء شعب سی و هشتم و چهل و چهارم دیوان عالی کشور که با این نظر انطباق دارد، صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود.

این رای طبق ماده 471 قانون اخیرالذکر در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه‌ها لازم‌الاتباع است.
هیات عمومی دیوان عالی کشور

رای وحدت رویه شماره 766 مورخ 1396/11/17 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

رای وحدت رویه شماره 766 مورخ 1396/11/17 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

حکم مقرر در تبصره ماده 551 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 با توجه به ماده 4 قانون مدنی در مورد جنایاتی که قبل از تصویب آن قانون واقع شده و مجنی علیه آن مرد نیست حاکمیت ندارد و قابل اعمال نیست، از مقررات قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب 1395 در خصوص حقوق و تعهدات صندوق تامین خسارت‌های بدنی نیز تسری حکم تبصره مورد اشاره به گذشته مستفاد نمی‌گردد، بنابراین رای شعب هفتم دیوان عالی کشور که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و مطابق قانون تشخیص می‌گردد. این رای طبق ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.
هیات عمومی دیوان عالی کشور